تولد خبرنگارنماها/ سید هادی کسایی زاده
وقتی روابط عمومیها بیسواد باشند خبرنگار نماها هم متولد میشوند. این یک سؤال و پرسش کوتاه و تلخ است که همچنان ادامه دارد. خبرنگار نماها هم مانند بسیاری از … نماهای دیگر در جامعه از مشخصههای خاصی برخوردارند که میتوان آنها را با کمی تیزبینی شناخت. گروهی از این افراد کارت خبرنگاری دارند و گروهی […]
وقتی روابط عمومیها بیسواد باشند خبرنگار نماها هم متولد میشوند. این یک سؤال و پرسش کوتاه و تلخ است که همچنان ادامه دارد. خبرنگار نماها هم مانند بسیاری از … نماهای دیگر در جامعه از مشخصههای خاصی برخوردارند که میتوان آنها را با کمی تیزبینی شناخت. گروهی از این افراد کارت خبرنگاری دارند و گروهی هم ندارند! آنهایی که دارند اگر دقت کنید کارت خبرنگاری برای یک سایت یا نشریهای است که اسم و رسم درستی ندارد. شاید آن رسانه مجوز داشته باشد اما جایگاه خاصی در رسانه ندارد. شاید سؤال کنید این دلیل نمیشود. با مثال طنز بیان میکنم: مثلاً فردی با کارت خبرنگاری نشریه سیمرغ زال (نشریه پرندگان) به نشست خبری مثلاً سازمان ثبتاسناد میآید؟! به قول مهران مدیری در برنامه دورهمی … دیدم که میگم…!
اما گروهی دیگر که اصلاً رسانه هم ندارند. این افراد خبرنگار نما خود را از رسانهای معرفی میکنند که در برخی موارد وجود خارجی ندارد و در برخی موارد هم دروغ میگویند؛ مثلاً مورد داشتیم که میگوید من عکاس یا خبرنگار سایت آریا پارس نیوز هستم! وقتی جستوجو میکنید چنین سایتی نیست اما به طرز معجزهآسایی خودش سایت را باز میکند… بله چنین سایتی هست اما روزی چند خبر به روز شده و فقط جنبه سایت بودن دارد! یا در موردی دیگر با رسانه تماس گرفته شده و آنها گفتهاند این خبرنگار حق تحریر بخش فضای مجازی آن هم برای فلان استان ما است که البته دیگر فعال نیست.
کلا خبرنگار نماها زندگی و معیشتی چندین برابر بهتر از خبرنگاران حرفهای دارند. این افراد تا وقتی کارت هدیه را بعد از نشست خبری دریافت نکنند اتاق جلسه را ترک نخواهند کرد معمولاً در نشستهای خبری روابط عمومیهای نهادها و سازمانهای بزرگ (سالی دو یا سه بار و شاید هم اصلاً) هدایایی برای خبرنگاران در نظر میگیرند که معمولاً کارت هدیه است. این نکته هم باید گفت که مبلغ این کارتها قطعاً آنقدر نیست که نظر شما را جلب کند؛ از ۲۰ هزار تومان داشتیم تا ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومان … (البته گاهی رقمها بیشتر است که در مورد آن در یادداشت بعدی بیشتر توضیح خواهم داد.)
حالا تصور کنید روابط عمومی آن سازمان نام خبرنگارهایی که در طول یک سال تمام برنامههای آن سازمان را پوشش داده و اخبار را در قالب مصاحبه و گزارش منتشر کردهاند را لیست کرده تا بعد از نشست خبری هدایای ناقابل خود را هدیه کند.
ناگهان خبرنگار نما متوجه موضوع میشود …
ای وای قرار نیست او از کارت هدیه سهمی داشته باشد؟!
در این میان صحنههای بسیار زشت و زنندهای را خواهید دید که نمیتوان بیان کرد. ابتدا به مدیر روابط عمومی میگویند: ببخشید هدیهام را نمیدهید؟ وقتی از مدیر روابط عمومی ناامید میشوند به سراغ رئیس سازمان میروند و رئیس سازمان هم در بسیاری از موارد در رو دربایستی قرار گرفته و برای اینکه آبروداری کند دستور پرداخت میدهد؛ اما نکته قابل تأسف این است که خبرنگار نما به آن مدیر و رئیس میگوید: من هم خبرنگارم چرا تبعیض …؟!
آیا خبرنگار نماها اجازه دارند اینطور آبروی خبرنگاران حرفهای را از بین ببرند؟
بگذارید مواردی را بازگو کنم که شاید برای شهروندان قابلتأمل باشد. گروهی از خبرنگار نماها به صورت سیستمی و مافیا وارد حوزههای خبری میشوند. خبرنگار نماها در بسیاری از موارد تنها نیستند و یک باند و گروه را تشکیل میدهند. به عنوان مثال در نشست خبری خبرنگار نما خودش، همسرش، مادرش و حتی دوستش را همراه دارد تا بتوانند سهم بیشتری از هدایا داشته باشند! ( باز هم تکرار میکنم توزیع هدایا در میان خبرنگاران در هر حوزه خبری شاید سالی دو یا سه بار باشد و مبلغ آن هم ناچیز است که حتی گروهی از خبرنگاران از گرفتن آن خودداری میکنند.)
گروهی هم تحت عنوان دالتونها وجود دارند که همانند افرادی که در خیابانها به دنبال اعلامیههای فوت میگردند تا شام و نهار عزاداری را صرف کنند در گروههای اعلام برنامههای خبری حضور فعالی دارند.
مورد داشتیم در نشست خبری عکس خبرنگار نماها را گرفتیم تا آنها را شناسایی کنیم. یک مورد جالب بود. طرف میگفت من پیک موتوری یک رسانه بودم چند باری با خبرنگار به نشست آمدم حالا خودم مستقل کار میکنم!
یادم هست در نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه یک عکاس و خبرنگار نما حضور داشت و آنقدر اعتمادبهنفس داشت که نامش در لیست خبرنگاران پرسشگر قرار گرفت. وقتی نوبت به او رسید سؤالش در مورد پرونده شخصی یکی از اقوامش بود! که البته به روابط عمومی گزارش دادیم که این فرد اصلاً رسانهای ندارد.
حالا تصور کنید همین خبرنگار نماها که خود را خبرنگار مینامند روی صندلی نشسته و در نشست خبری از مسئول پرسش کنند. بیسوادی، بیاطلاعی، عدم تخصص و حضور غیرقانونی این افراد چه تصوری را در ذهن آن مسئول از حرفه خبرنگاری بهجا میگذارد؟ این نکته هم باید در نظر گرفت علت تولد خبرنگار نماها در عالم رسانه روابط عمومیها هستند.
شاید به جرات گفت که بیسوادی، عدم تخصص، بیاطلاعی و بیتدبیری گروهی از مدیران روابط عمومیها و مسئولان ارتباط با رسانه موجب شده تا افرادی با نام خبرنگار در نشستها و برنامههای خبری و حتی مصاحبهها حاضر شوند و حتی هدایا و لوح تقدیر هم دریافت کنند. (بیشتر به طنز شباهت دارد)
یعنی آن مدیر روابط عمومی خبرنگاران تخصصی حوزه خودش را نمیشناسد؟ مورد داشتیم به روابط عمومی گفتیم این افراد اصلاً در حوزه تخصصی شما نیستند و رسانه هم ندارند که مدیر روابط عمومی گفته: طوری نیست بگذارید همه اهالی رسانه باشند ما درب را به روی خبرنگار نمیبندیم. اینجا اتاق شیشهای است. هدیه هم اندازه کافی داریم … (خب این مدیر روابط عمومی را باید بهش آب لیمو داد سر بکشه)
خلاصه داستان و ما ادراک ما خبرنگار نماها …؛ یعنی این افراد امان از خبرنگاران حرفهای بریدهاند و آن قدر هم اعتماد به نفس دارند که مشاهده شده در صندلیهای نخست اتاقهای جلسات نشسته و حتی نوبت به مثلاً خبرنگاران تخصصی حوزه هم نمیرسد.
بگذارید با زبانی دیگر با برخی از مدیران روابط عمومیها سخن بگویم. عزیزم … خوب دقت کن… رسانههای مطرح کشور شامل روزنامهها، مجلات، خبرگزاریها، رسانه ملی، سایتهای خبری میشوند که همه آنها مجوز رسمی دارند. خبرنگاران این رسانهها هم کارت خبرنگاری دارند. …بگو خب …!
وقتی میخواهید خبرنگار دعوت کنید ابتدا با آن رسانه تماس گرفته و میگویید… الو … سلام لطفاً وصل کنید به سرویس خبری گروه مثلاً اقتصادی … سلام …شما دبیر سرویس هستید؟ ما فردا نشست خبری یا برنامه داریم و برای شما دعوتنامه را ارسال کردیم. لطف میکنید نام خبرنگاری که تشریف میآورند را اعلام کنید …
به همین سادگی و خوشمزگی …
متأسفانه در سالهای اخیر کار از تماس و ارسال نمابر از سوی گروهی از روابط عمومیها گذشته و مدیران روابط عمومیها برای اعلام برنامه در کانالهای تلگرامی و حتی گروهها و مشاهده شده در اینستاگرام استفاده میکنند. برای همین است که در یک نشست خبری که نمیخواهم بگویم دو مورد از اتباع خارجی به عنوان خبرنگار حضور داشتند!
در پایان باید گفت که خبرنگار نماها خبرنگار نیستند و نمیتوان آنها را عضوی از جامعه حرفهای خبرنگاری نامید و وزارت ارشاد و مدیران روابط عمومیهای سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی باید برای ریشهکن کردن این پدیده نامیمون اقدام کنند. پیشنهاد میکنم در همایشهای ملی روابط عمومیها به این نکته هم اشاره شود و قوه قضائیه هم راهکاری برای معرفی و مجازات این افراد پیش پای خبرنگاران حرفهای قرار دهد.
منبع: جامعه خبر
ارسال دیدگاه