مجاهدین روز شنبه/ سلمان حیدری
محمدعلی شاه روز جمعه خبر دار شد که کار حکومتش تمام شده است بنابراین با سراسیمگی به سمت سفارت روسیه رفت و پناهنده شد، عصر همان روز سردار اسعد بختیاری و محمد ولی خان و مجاهدین بختیاری و گیلانی از یک سو و ستارخان و باقرخان و مجاهدین آذربایجان از سوی دیگر به سمت بهارستان […]

معنا شناسی مجاهدان روز شنبه نشان می دهد این واژه ابتدا در تاریخ مشروطه نقل شده است، انقلاب مشروطه در روز جمعه پیروز شد و وقتی این پیروزی مسجل شد برخی افراد که نقش چندانی در پیروزی نداشتند ناگهان با قطار و فشنگ و چهره های انقلابی در عکسها ظاهر شدند و اینطور به نظر می رسید که این همان ها بودند که مشروطه را به پیروزی رساندند و از قضا در صف اول مجاهدان قرار گرفتند.
وقتی که تاریخ در گذر زمان رفتار عجیب و ناشایست این دست انسان ها را بازگو میکند برای خیلی از شنونوگان یا خوانندگانش در زمان کنونی بسختی قابل باور و البته شگفت آور است، اما با کمی تأمل در دنیای پر هیاهوی امروزی عده ای نمونه بارز مجاهدان روز شنبه اند و به هر قیمتی و به خاطر هر چیز و ناچیز به مانند آفتاب پرست در حال رنگ عوض کردن می باشند و با هر نسیمی که می وزد رنگشان نیز تغییر میکند. اگر چند صباحی یک جناح و گروه سیاسی حاکم شود خود را در کمترین زمان ممکن به رنگ و لباس همان جناح و گروه سیاسی در می آورند تا از کلاه آنان ایشان را هم پشمی نصیب گردد و به محض تغییرات سیاسی و جناحی مترصد و در کمین فرصت طلبی هستند و به بهترین شکل ممکن همچون آفتاب پرست رنگ عوض نموده و خود را عاشقان و طرفداران آن جناح و گروه سیاسی پیروز به همگان معرفی می نمایند و این تکرار و تسلسل همچنان ادامه دارد. جالبتر از هر چیزی این است که مجاهدین روز شنبه همیشه از مردم شهر و دیار خود طلبکارند و به خیال واهی فکر می کنند که همیشه حق با انهاست و عقل کل می باشند، انسان های راستین و وفادار را به راحتی آب خوردن مورد شماتت و سرزنش قرار می دهند و گذشته آنان را با چهره های مظلوم و حق به جانب مدام زیر سوال می برند در حالیکه گذشته خودشان سیاه و تاریک است و کارنانه خودشان پر از نمرات منفی است.
در تاریخ مشاهده شده است که نهضتی که به بار می نشیند در مراحل دشوار اولیه سنگینیش بر دوش افراد مخلص و فداکار است اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آن آشکار گشت سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود و به صورتی پر شور پای علم هضت سینه می زنند تا آنجایی که تدریجا انقلابیون مومن و فداکاران اولیه را از میدان به در می کنند. به هر حال این دسته از افراد از خطر ناک ترین و بزرگترین دشمن یک سرزمین و مردمش می باشند چون اصلا چهره واقعی شان مشخص نیست و شخصیت ذاتی شان متزلزل است، مکر و حیله های اینان نیز همیشه با حسادت توأم بوده و برای خوشایند این و آن و حفظ خود و منافع خود دست به هر کاری که لازم باشد می زنند. اینان قلب های شان انباشته از مرض و آلودگی و خالی از حسن نیت است و برای همین است که خداوند ما را از مصاحبت و همنشینی با این منافق صفتان بر حذر داشته است و خود در کتاب مبینش از ایشان به بدی یاد کرده است و آنان را نفرین می کند و می فرماید؛ در دلهای ایشان بیماری است پس خدا بر بیماری آنان بیفزاید و برای ایشان است عذابی دردناک به سبب آنکه پیوسته دروغ گفتند.(سوره بقره آیه ده)





ارسال دیدگاه