توسعه نیافتگی پلدختر حاصل دوقطبی های مخرب سال های اخیر است!/ وهاب کایدی
به گزارش “گفتارما“، هفته پیش بود که آقای مجتبی عزیزی یکی از فرهنگیان اصلاح طلب پلدختر ، مطلبی را پیرامون فضای سیاسی شهرستان در پایگاه خبری – تحلیلی بلوطستان منتشر کرد که با پاسخ آقای عباس دارایی از فعالین رسانه ای شهرستان مواجه شد . فارغ از هر مرده باد و زنده باد و حذف […]
به گزارش “گفتارما“، هفته پیش بود که آقای مجتبی عزیزی یکی از فرهنگیان اصلاح طلب پلدختر ، مطلبی را پیرامون فضای سیاسی شهرستان در پایگاه خبری – تحلیلی بلوطستان منتشر کرد که با پاسخ آقای عباس دارایی از فعالین رسانه ای شهرستان مواجه شد .
فارغ از هر مرده باد و زنده باد و حذف و تکفیر از یک سو ، و تقدیس و بزرگنمایی از سوی دیگر ؛ فضای سیاسی اجتماعی شهرستان پلدختر نیازمند صداقت و شفافیت است ، تا بتوان در سایه این صداقت و شفافیت مسائل مورد مناقشه گروه های سیاسی شهرستان را مورد واکاوی قرار داده و در قامت حل و فصل این اختلاف نظرها برآییم . حقیر به نوبه خود ، به عنوان یک کنشگر سیاسی اجتماعی تمام سعی خود را نموده و می نمایم که صحبت هایم نه بر پایه دروغ و فریب باشد ، و نه بر اساس بخل و حسد . ان شالله که مقبول خوانندگان محترم قرار گیرد !
جناب آقای دارایی در چند پاراگراف ابتدایی مطلب خود با پیش داوری و استخراج مطالبی از نوشته آقای عزیزی ، توانسته است فضا را به گونه ای نشان دهند که گویا مواضع آقای عزیزی ، مواضع جریان پیروز انتخابات ۹۴ بوده ، و ذهن خواننده را با طراحی صحنه ای زیرکانه به این سمت سوق دهد که تمام توان جریان پیروز انتخابات ۹۴ صرف انجام تغییرات در کادر مدیریتی شهرستان و استان می شود ! ؛ و بدینوسیله جریان پیروز انتخابات را در مقابل مدیران شهرستانی نشان دهند ، در حالیکه که پیام جریان پیروز ۹۴ که بارها توسط نماینده شهرستان بیان گردیده ، پیام دوستی و وحدت است ، چه آن زمان که در گردهمایی هواداران خود در روزهای پس از پیروزی این موضوع را عنوان کردند ، چه در روز قدس و در تریبون نماز جمعه ، و مهم تر همین اواخر در همایش اصلاح طلبان حامی دولت تدبیر و امید و در حضور بسیاری از شخصیت های سیاسی استانی … اما چیزی که بر همگان آشکار است ، موضع گیری مدیران در مقابل نماینده شهرستان و طیف حامی ایشان و کشاندن این اعلام مواضع به تقابل های آشکار و مخرب است که عایدی برای مردم محروم منطقه در بر نخواهد داشت . از آن جمله همین همایش ۳۰ شهریور اصلاح طلبان مخالف نماینده ! در حالیکه در همایش اول که با همت مسئولین ستاد دکتر روحانی در سال ۹۲ برگزار گردید علی رغم دعوت از مسئولین شهرستانی برای شرکت در این همایش ، مسئولین محترم نه تنها در آن همایش حضور نیافتند بلکه با بسیج کارمندان خود جهت شرکت در همایش ۳۰ شهریور اصلاح طلبان اقدام به اردوکشی” شیک! ” علیه مواضع روز قبل نماینده که همانا استقبال از وحدت اصلاح طلبان بود کردند !
جناب آقای دارایی ، برخی مدیران اداراتی که منظور نظر شما هستند ، و از آنها به عنوان بدنه مدیریتی دولت تدبیر و امید در شهرستان حمایت کرده اید و بنا به دلایلی از قبیل بومی بودن و اصلاح طلب بودن ایشان را مستحق ماندن در مناصبشان تا زمانی نامعلوم می دانید ! سال ۹۴ تمام توان خود را برای پیروزی کاندیدایی خاص بکار گرفتند . با وجود همه فشارها و بسیج امکانات برای همان کاندیدای خاص ، و البته آگاهی مردم از این موضوع ، هفتم اسفند ۹۴ مردم در حضوری حماسی به جریانی غیر از جریان مدیران شهرستان رای دادند . آیا با این اوصاف ، این مردم ، ( مردمی که تمام تلاش نظام برای خدمت به آنان است و البته راضی نگاه داشتن همین مردم برای تقویت پایگاه اجتماعی دولت ) خواهان ادامه مدیریت همان مدیران بوده اند که به آقای کاظمی رای داده اند ؟!
نویسنده مطلب ( اقای دارایی ) ، مدعی است که پیروزی در انتخابات مجلس نمی تواند دستاویزی برای ایجاد تغییرات در بدنه مدیریتی شهرستان باشد ، در حالیکه ایشان نقش نظارتی نمایندگان بر دولت و مشخصاً وزرا و زیرمجموعه های آن ها را نادیده گرفته اند ! توجه شما را به این موضوع مهم جلب می نمایم ؛ ” یک وزیر با پیشنهاد رئیس جمهور و با رای نمایندگان صاحب کرسی وزارت می شود و آن وزیر دست به انتصاب مدیران کل و مدیران شهرستانی می زند … ” آیا این موضوع نمی تواند کوچکترین حقی را برای نمایندگان در امر ارزیابی عملکرد و نظارت بر کار مدیران و احیاناً پیگیری برای تغییرات بر اساس خواست مردم در آن ادارات ایجاد نماید ؟ چند وقتی است برخی قلم به دستان سوار بر عبارت « تفکیک قوا » سعی در جهت دهی افکار عمومی به سمت و سویی غیرحقیقی را دارند ، و موکداً تکرار می کنند وظیفه نمایندگان قانون گذاری است … درحالیکه دیگر وظیفه نماینده که نظارت بر کار قوه مجریه است را به طور کامل به حاشیه رانده اید ! این در حالی است که حتی برخی از صاحب نظران لفظ نظارت را به عنوان دخالت در تشکیل کابینه تفسیر می کنند . هرچند که در بحث تفکیک قوا تعابیر و تفاسیر بسیاری وجود دارد که شاید شما و سایر دوستان سطحی ترین برداشت را در این باب به باور عمومی القا می کنید در حالیکه در بحث تفکیک قوا اینگونه استنباط می شود :
« فلسفه اصلی نظریه تفکیک قوا بر کنترل قدرت دولت بوده است (منتسکیو فیلسوف و متفکر فرانسوی قرن هیجدهم ) . اصولاً تفکیک قوا به دو نوع تفکیک مطلق و تفکیک نسبی تقسیم می شود که حکومت های ناشی از آنها با یکدیگر متفاوت است. در تفکیک مطلق قوا که در نظام های سیاسی ریاستی نمود دارد، وظایف هر کدام از دستگاهها تخصصی است و هیچ کدام از قوا، قدرت دخالت در کار دیگری را ندارد.
در تفکیک نسبی قوا که از آن گاهی با عنوان «همکاری قوا» یا «ارتباط قوا» یاد می شود، قوای مختلف حکومتی با تمهیدات حقوقی و سیاسی به هم پیوند داده می شوند و در عین تمایز ، کلیت حاکمیت ملی را نمودار می سازند.
در این نظام طبق ترتیبات تعیین شده در قانون اساسی هم قوه مقننه می تواند قوه مجریه را ساقط کند و هم قوه مجریه می تواند قوه مقننه را منحل کند.
که البته در ایران این قدرت مجلس است که بر دولت چربش دارد و حق سوال کردن از وزیران و رییس جمهور ، استیضاح وزیران و گواهی بر عدم کفایت رییس جمهور ازجمله ابزار نمایندگان برای فشار بر دولت است »
آیا ترمیم یا تغییر برخی مدیریت ها در جهت بهبود عملکرد دولت در شهرستان ها و درنتیجه جلب بیش از پیش آرا و نظر مردم در انتخابات پیش رو توسط دولت ، نمی تواند شما را قانع نماید که دولت تدبیر و امید در حوزه های مختلف دست به تغییرات مدیران خود بزند ؟ و آیا مدت زمان مدیریت هر مدیر را اشخاص حقیقی تعیین می کنند یا سازوکار اداری که هر مدیر مستمسک به آن در اداره ای به مقامی رسیده ؟ ، یا ارزیابی عملکرد و میزان رضایت مردم از آن مدیر ؟ ، یا مباحثی از قبیل بازنشستگی و … ؟ نویسنده محترم مطلب مورد اشاره ، در بحث ترمیم کابینه دولت در شهرستان ها و به عنوان مصداق ؛ آیا انتصاب مسئول ستاد دکتر روحانی در پلدختر در سال ۹۲ ، به عنوان یک مدیر در شهرستان ، سبب سقوط آرا دکتر روحانی در انتخابات پیش رو می شود ؟ یا اینکه این موضوع در پیشبرد اهداف دولت اعتدال موثر واقع می شود ؟ اصولاً مشی دولت تدبیر و امید بر حذف ، آن هم از نوع خودی ها بود ؟ یا اینکه یکی از اساسی ترین مباحث گفتمان اعتدال استفاده از تمام ظرفیت های انسانی برای پیشرفت کشور بوده است ؟ سوالی را به صراحت از شما می پرسم ؛ جایگاه برخی مدیران کنونی در آن برهه حساس سال ۹۲ و در فضای انتخاباتی شهرستان دقیقا کجای جریانات سیاسی قرار داشت ؟ آیا می شود کسی که تنها ادعا می کند که مثلاً به دکتر روحانی رای داده است حامی دولت نامید و کسی که برای پیروزی دکتر روحانی فعالیت تشکیلاتی و آشکار داشته است نام مخالف دولت بر او نهاد ؟!!! اساساً چه منطق و استدلالی پشت تخریب برخی اصلاح طلبان وجود دارد ؟ چگونه می شود عدم حمایت از لیست امید مجلس را سبب تضعیف دولت دانست ( توجه کنید ، لیست امید برای انتخابات مجلس ! . مجلسی که سوای از دولت است ، بر اساس همان اصل تفکیک قوای مطرح شده در بند بند نوشته آقای دارایی ) و عاملان را مستحق اخراج از دایره اصلاح طلبی معرفی نمود ! اما همراهی نکردن با ستاددکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ مستحق دادن پاداش حمایت از دولت ، آن هم به بهای پست و مقام است ؟!!!
خدمت شما عرض می نمایم که در جای جای مطلبتان به مدیریت بومی ها بر ادارات اشاره نموده اید ؛ جناب آقای دارایی ، تعریف شما از مدیریت بومی چیست ؟ آیا شما محل تولد و صدور شناسنامه مدیر را مورد توجه قرار می دهید ؟ یا دقیق می شوید که آیا آن مدیر خاص ، اصولاً در میان مردم آن دیار زندگی می کند یا خیر ؟ و کاستی های زندگی را در آن سامان با گوشت و پوست و خون خود لمس کرده است ؟ یا آنکه صندلی مدیریت را برای خود می پسندد ، اما زندگی زن و فرزندش را در میان مردم محترم پلدختر و معمولان نمی پسندد ؟ مدیران پروازی کجای تعریف مدیران بومی قرار می گیرند ؟!!! شما که اکنون به حمایت از مدیران بومی ! قلم می زنید ؛ هفت سال در حمایت از مدیران غیربومی در اصلی ترین مدیریت شهرستان با پنهان شدن پشت عبارت هایی همچون « تضاد توسعه گرایی با بحث بومی و غیربومی بودن مدیران » مطلب ها نگاشتید که نگاه افکار عمومی ، آنگونه باشد که شما می خواهید !
نویسنده محترم مطلب مورد اشاره در بخش هایی از نوشته شان عنوان کرده اند که فعالیت احزاب و شخصیت ها را نبایستی به عنوان سنگ اندازی در مسیر نماینده شهرستان قلمداد کرد ، در حالیکه جنابعالی و همه نیک می دانیم ؛ برخی دوستان اصلاح طلب پس از روی کار آمدن دولت روحانی در سال ۹۲ تا پایان سال ۹۴ که مقارن با نمایندگی یکی از نزدیک ترین افراد به دولت احمدی نژاد به عنوان نماینده مردم پلدختر و معمولان در مجلس شورای بود ، کوچک ترین نطقی در مورد حاکمیت کامل قانون بر جامعه نداشتند ! و نه صحبتی از تفکیک قوا می شد و نه احزاب سیاسی مورد اشاره شما به دنبال احقاق حقوق مردم بودند ! نه تنها صحبتی از تفکیک قوا نمی شد بلکه برخی از همین دوستان عزیز ، در جلسات محفلی بسیاری با حضور نماینده آن زمان شهرستان جهت رایزنی با مدیران کل استانی برای گرفتن مناصب مدیریتی شرکت می کردند ! درنهایت اینکه ، نمی شود ، اصل تفکیک قوا را برای دورانی نسبی ! و برای عصر حاضر مطلق دانست !
دوست و برادر گرامی ، چیزی که مورد وثوق دلسوزان پلدختر و معمولان بوده و می باشد ، انتصاب شایستگان به عنوان مدیران منطقه بوده و هست … و شرط بومی یا غیربومی بودن موضوعی در عرض مساله شایستگی است ، نه اینکه بومی بودن بر شایسته بودن ارجحیت داده شود . همان طور که استحضار دارید ، حاصل دوقطبی های بیست و اندی سال اخیر در پلدختر ، دامنه دار شدن اختلافات و شکاف ها است که عامل توسعه نیافتن پلدختر و معمولان در حوزه های مختلف ، همین مشکل اساسی دوقطبی هاست ؛ اشتباهی که هشت سال پیش با شکل و شمایلی دیگر رقم خورد و حاصل آن پس از مدت کوتاهی افول شدید محبوبیت شخص اول جریان پیروز سال ۸۶ بود ؛ پس از گذشت هشت سال چه دستاورد چشمگیری در حوزه های سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی برای مردم به همراه داشت ؟
در شهری که برخی سیاسیون نمی توانند اختلافات را حتی بخاطر برادران و فرزندان خود کنار بگذارند ، وای به حال مردمان آن ! البته مراد از اختلافات ایجاد هر نوع مانع بر سر راه رقیب جهت ناکارآمدجلوه دادن رقیب است ، ورنه بر مطالبه گری اشخاص و احزاب ، پای می فشاریم و به تضارب آراء و آزادی های قانونی معتقدیم و بر این باوریم که این اختلاف نظرها مادامیکه به درگیری های سیاسی مخرب منجر نشود ، می تواند فضای سالم تری را در سیستم مدیریتی حاکم کند .
باشد که مشی و منش اعتدالی دولت دکتر روحانی ، که امروزه همه به نوعی داعیه حمایت از آن را دارند ، در رفتارها و کنش های سیاسی مان نمود عینی داشته باشد.
ارسال دیدگاه